پنج اصل مهم در طراحی داخلی

​​​آیا ما می توانیم خودمان محیط زندگیمان را طراحی کنیم؟

اگرچه هنر طراحی و معماری یک مبحث کاملا تخصصی است ، اما خوب است بدانیم که خمیر مایه این هنر ارزشمند خلاقیت و ذوق هنری است که معمولا همه انسانها تا حدودی از آن برخوردار هستند.

فقط کافیست موارد زیر را بخاطر داشته ب​​​​​​​اشیم.

محیط زندگی شما نمایشگاه نیست:

​توجه به این مسئله بسیار مهم است که بعد از چندین ساعت کار ودرگیری با محیط های پر تنش شهرهای امروزی آخرین ایستگاه شما خانه است، یعنی جایی که انرژی از دست رفته شما را برای یک روز کاری دیگر بازسازی می کند.آنچه در این میان واسطه میان جسم شما و در و دیوارهای یک فضای مسکونی میشود ذهن شماست که نباید با انبوه آبجکتها و ودیوارهای پراز تابلوهای عجیب و غریب که حتی ممکن است شما هیچ اطلاعی از موضوع آن ندارید اشباح شود .
شایدمهمترین دلیل بکار گیری اساب و اثاثیه و تابلو وکلا مبلمان غیر ضروروی در یک فضای مسکونی تمایل به تجمل گرایی و به زبان عامه چشم و همچشمی باشد.اما نباید فراموش کنید که خانه نمایشگاه نیست واصلا قرار نیست که هر روز عده ایی برای تماشای مبلمان و تابلوی 2 متری گرانقیمت شما دعوت شوند.اتفاقا شاید چند ماهی یک بار کسی به مهمانی شما بیاید اما در واقع این شما هستید که تمام زندگی خود را باید در این فضا سپری کنید.
پس اولین گام برای رسیدن به یک معماری انسانگرا وماندگار اینست که تصمیم بگیرید که بر روی دیوار هایتان بیش از یک الی دو  تابلو نصب نکنید.تابلو ها حتما برای شما یک مفهومی داشته باشند. شاید بهتر است که باارزش ترین تابلوی مفهومی شما بر روی وسیعترین دیوار فضای خانه شما نصب شود. تابلویی که برای اکثر افراد خانواده یادآور یک خاطره خوب باشد.
-دومین مسئله مهم اینست که تمام فضای خانه را پر از مبلمان نکنید . حتما 40درصد از یک سطح را به مسیر های حرکت و فضای بازی بچه ها اختصاص بدهید. اگر فضای خانه شما کوچک است تنها بخاطر اینکه همسایه شما یک دست مبلمان 7 نفره سفارش داده است .نباید شما هم هیجانی طراحی کنید و کل فضای خانه را با مبلمان پر کنید.

درگیر سبک ها نشوید

اینکه می گویند باید حتما درغالب یک سبک معماری خاص طراحی کنید ،درمورد خانه شما صدق نمی کند. این مسئله بیشتر متوجه پروژه هایست که از لحاظ سبک معماری مورد توجه است مثل فرهنگسراها -هتلها-بناهای تجاری -برجها -و بطور کلی بناهایی که قرار است جلب توجه کنند.البته این بدان معنی نیست که شما می توانید از هر سبکی یک المان را بردارید و فضای خانه خود را طراحی کنید. بلکه منظوراینست که بیشتر باید بدرون خودتان رجوع کنید شاید دوست داشته باشید یک قالیچه سنتی دست باف را دریک فضای بکار بگیرید که اصلا کلاسیک نیست. این موضوع هیچ محدودیتی نداردو برعکس اگر بخواهبید می توانید یک تابلوی مدرن از یک نقاش سورئالیست بر روی یک دیوار با کچبریهای کلاسیک نصب کنید . مرتکب اشتباهی نشده اید بلکه شما به ندای درون خود گوش داده اید . بطور کلی باید بدانید که خیلی نباید خودتان را به چارچوب سبکها محدود کنید .وهمچنین فراموش نکنید که فضایی را که طراحی می کنید باید غالبا به سمت یه سبک خاص متمایل باشد حتی اگر از المانهای سبک های دیگر هم استفاده کرده اید.  
بازهم موضوع مهم قبلی یاداوری میشود : اگر دیگران از سبکهای تجملاتی و وپر زرق و برق استفاده کرده اند و شما هیچ علاقه ای به این همه ریزه کاری ندارید . نباید صرفا از روی رقابت و احساسی طراحی کنید چون دراین صورت شما برای دیگران خانه ساخته اید نه برای خودتان.

انرژی رنگها را دست کم نگیرید

شاید شنیده باشید که مخوف ترین شکنجه گاه آلمانها در جنگ جهانی اتاقی بود معروف به اتاق سفید که هیچ متهمی توان مقاومت در برابر آن را نداشت. اتاق سفید فضایی کوچکی بود که تمام سطوح آن ازهمه جهات با رنگ سفید پوشده شده بود. این فضا بر روی روان انسانها آنقد استرس ایجاد می کرد که مجبور به اعتراف میشدند.
داستان رنگها و تاثیر آن بر روان انسان کمی پیچده است بطوریکه نظریات و عقاید متفاوتی دراین مبحث وجود دارد .اما انچه مهم است ما بدانیم موضوعی فردی است نه یک نظریه علمی. پس لازم است که توجه داشته باشیم که شخصیتهایی که برای رنگها متصور شده اند صرفا یک موضوع قراردی در حیطه علوم روانشناسی و نسبی است یعنی اینکه وقتی می گوئیم رنگ زرد نشانه دانایی، آبی ارامش و قرمز هیجان است. این بدان معنی نیست که این رنگها مطلقا با این صفات دیده میشوند. خلاصه کلام اینست که اگر دوست دارید یک دیوار نارنجی در کنار یک رنگ آبی داشته باشید تمامی ان تعارف و توصیفات رنگ شناسی را فراموش کنید و فورا دست بکار شوید. این یک تصصم شخصی است و شما فقط باید به خواسته های خودتان توجه کنید.نه تعارف علمی.
نکته ای که نباید فراموش کنید اینست که شما باید یک طیف رنگی غالب در محیط زندگی خود داشته باشید و در پس زمینه ان از بقیه رنگهای مورد علاقه اتان نیز استفاده کنید بطوریکه خیلی از نظر چشمی و احساسی محیطی رنگارنگ و مشوش ایجاد نکنید . مثلا می توانید بجای رنگ سبز از گل و گیاه استفاده کنید بجای رنگ قرمز از چوب استفاده کنید یا اینکه از رنگهایی دیگر در اندازه های خیلی کوچتر استفاده کنید و دراین صورت شما یک فضایی متنوع ولی با یک طیف رنگی مشخص طبق سلیقه خودتان طراحی کرده اید.

طبیعت را به خانه بیاورید

این که می گویند درگذشته خانه ها دوست داشتی تر بوده اند ،جای تعمل دارد چراکه خانه های امروزی چندین برابر نسبت به گذشته گرانتر و تجملاتی تر شده اند ولی متاسفانه خیلی در خاطره ها نمی مانند. متاسفانه معماری مسکونی ما در چند دهه گذشته دستخوش تحولاتی شده است که ابتدا حیاط مرکزی و سپس گلخانه یا پاسیو وبطور کلی فضای سبز و طبیعت را کاملا از دست داد، بطوریکه انسانهای امروزی شاید  هرگز شانس این را نداشته باشند که به یک درخت آب بدهند و از آن انرژی بگیرند.
نکته مهم:
طراحی فضایی مناسب برای پروروش گل و گیاه در محیط خانه را فراموش نکنید.. حتی اگر فضای خانه شما کوچک است سعی کنید به طریقی این فضا را ایجاد کنید، یادتان باشد که دنیای معماری دنیای چالشها و حل مشکلاتیست ،که برای دیگران نشدنی است. استفاده از پایه ها و قفسه های چوبی فراموش نشود.

سادگی  زیبایی است.

یکی دیگر اشتباهات رایج در طراحی داخلی بکار گیری فرمهای عجیب ، نامتعارف و فاقد یک هندسه مشخص است. متاسفانه انعطافپذیری سقفهای کناف باعث شده است که طراحان داخلی بدون توجه به تاثیر مخرب اینهمه باکسهایی تو در تو با نورهای زننده و خیره کننده موجب اختشاش ذهنی ساکنین یک فضای مسکونی میشوند.
طراحی المانهای دکوراتیو در یک فضای مسکونی واقعا کار ساده ای نیست .پس اگر هیچ تخصصی دراین زمینه ندارید یا اصلا وارد این مقوله نشوید ویا اینکه حتما از یک معمار داخلی کمک بگیرید.
اما خوب است بدانید که سادگی عین زیبایی است. واین همان راز نهفته در خانه های ماندگار قدیمی است.